پدیدآور: اریک امانوئل اشمیت
مترجم: حمیده حربی
ناشر: نودا
سال نشر: 1399
زیباترین کتاب دنیا شامل ۷ داستان کوتاه است که عنوان برخی از آنها عبارت است از: «نقاشی کپی»، «اودت تولموند»، «شاهدخت پابرهنه» و «یک روز خوب بارانی».
داستانهای کوتاه به دنیایی کوتاه و مختصر وارد میشوند و معمولاً از داستانهای بلند کمتر پیچیده هستند. آنها برای مدت کوتاهی پنجرهای به زندگی شخصیتها و وقایع باز میکنند، این باز کردن پنجره به خواننده اجازه میدهد تا به دنیای داستان نگاه کند. در این نوع داستان، شخصیتها معمولاً توسط نویسنده به تفصیل توصیف نمیشوند و تغییرات آنها نیز معمولاً کمتر از داستانهای بلندتر است.
اشمیت دربارهی این کتاب میگوید: این کتاب را زمانی نوشتم که از نوشتن منع شده بودم. یک سال قبل، کارگردانی فیلمی به من پیشنهاد شد. لازم بود برای تسلط بر زبان تصاویر و شکل قاببندی، صداگذاری و تدوین، وقت بیشتری صرف کنم. بنابراین فرصت کافی برای نوشتن نداشتم، اما یک روز پیش از شروع ضبط صحنهی اول فیلم، ذیل تعهدی از انجام هرگونه ورزش سنگین و اسکی منع شدم، حال آنکه صحنهی اول فیلم را برهمین اساس چیده بودم. متوجه شدم که اگر چیزی ننویسم بهتر است، حتی اگر وقت کافی هم برای نوشتن پیدا میکردم. این موضوع محرک خوبی برای من شد. در خلال فیلمبرداری و تدوین صحنهها، چندساعتی وقت پیدا میشد که از عوامل فاصله بگیرم؛ معمولاً وقت صبحانه یا شب آخر وقت در اتاق هتل. من هم پشت میز مینشستم و این داستانهای کوتاه را، که مدت زمان زیادی در ذهنم سنگینی میکرد، روی کاغذ میآوردم. این موضوع سبب شد لذت نوشتنهای مخفیانه که در روزگار نوجوانی تجربه کرده بودم، دوباره زیر زبانم مزه دهد. پر کردن کاغذ ذائقه گذشته مرا در غرق شدن در لذتهای سرّی به من بازگرداند.