بیست و یکمین نشست آفاق اندیشه، با موضوع «شناخت اومانیسم» با سخنرانی پروفسور همایون همتی روز یکشنبه ۲۱ آبان ساعت ۱۶ پس از پخش آیات کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران در کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد برگزار شد.
در این نشست آقای پروفسور همایون همتی سخنان خود را با این مقدمه آغاز کردند که روشنفکران زیادی در ایران در باب اومانیسم سخن راندهاند اما این سخنانی که در مبحث اومانیسم مطرح شده، تحلیلی نبوده و شناخت دقیقی از تفکر اومانیسم به مخاطبان ارائه نمیدهد. ایشان با تاکید بر عدم وجود نوع واحدی از اومانیسم، شناخت انواع و تاریخ اومانیسم را از موضوعات مغفول مانده در سخنان روشنفکران ایرانی دانستند. ایشان به سازمانها، نهادها و شوراهای اومانیستی در امریکا، انگلیس، کانادا، اسکاتلند و استرالیا اشاره کردند و مانیفستهای اومانیستی که تاکنون توسط این انجمنها تدوین و ارائه شده را معرفی کردند. پاول کرتز رئیس انجمنهای اومانیستی و تدوینگر این مانیفستها است.
در ادامه، با اشاره به انواع اومانیسم، از جمله سکولار، ماتریالیستی، معنوی، دینی، تکاملگرا، رنسانس و لیبرال، به معرفی کتابهایی در مورد هر یک از انواع اومانیسم پرداختند.
آقای پروفسور همتی تعریف اومانیسم به عنوان یک تفکر انسان دوستانه و قائل به محترم شمردن حقوق انسان را رد کرد و آن را انسانمداری بهجای خدامداری و انسانگرایی بهجای خداگرایی دانست. حرمت نهادن به انسان و دفاع از حقوق بشر را نباید با اومانیسم خلط کرد و این خطای رایجی است که انسان دوستی را با اومانیسم یکی میگیرند. اومانیسم انسان محوری و انسان باوری و نشستن انسان به جای خداست.
ایشان در ادامه سخنرانی خود، به بررسی ریشههای تفکر اومانیستی در سخنان پروتاگوراس، دانشمند یونان باستان پرداخته و در مقابل پروتاگوراس، سقراط را به عنوان دانشمندی دردمند و پاسدار حرمت انسان معرفی کرد. پروتاگوراس معتقد بود که انسان معیار و مقیاس همه چیز است و همه چیز را باید طبق خواسته، نیاز و علایق او باشد. منبع ارزشها و هنجارها باید خود انسان باشد نه خدا، کلیسا یا دستورات روحانیان. این تفکر در سراسر قرون وسطا حاکم بود ولی در عصر رنسانس متوقف شد و نگرش دیگری حاکم شد که کلیسا و احکام دینی و حاکمیت کشیشها را طرد میکرد. در عصر روشنگری و رنسانس انسان محوری رواج یافت و دین را به حاشیه راند و لذا اومانیسم جدید الحادی و دین ستیز است.
وی اشارهای به تفکرات اومانیستی دانشمندان قرن 19 همچون سارتر و هایدگر نیز داشت و مقایسهای از سخنان این دو دانشمند و تلقی پروتاگوراس ارائه داد. در ادامه، به قرن 14 میلادی اشاره کرد که ریشه اومانیسم در این دوره را باید در تفکرات دسیدریوس اراسموس جستجو کرد که طرفدار اومانیسم مسیحی بود و جنبشی ادبی راه انداخت. در آن دوره الهیات در مقابل علوم انسانی قرار گرفت و کسانی مثل اراسموس کوشیدند به احیای متون کهن روم و یونان باستان و هنرها، شعر، ادب، سخنوری بپردازند.
پروفسور همایون همتی اشاراتی به اومانیسم در قرن اخیر داشتند و به دیدگاههای کسانی مثل هیوم، ماکیاول، تام پین اشاره نمودند. ایشان یکی از مغالطههای متداول در معرفی اومانیسم را درآمیختن انواع اومانیسم با یکدیگر برای توجیه ریشههای معرفتشناختی آن و داوریهای خطاآلود در باب آن دانست.
همچنین پایههای تفکر اومانیستی را برشماردند و اعتقاد به بینهایت بودن قدرت عقل در تفکرات اومانیستی را یکی از سستترین مبانی تفکر اومانیستی برشمردند، چیزی که متاسفانه در ایران همچنان طرفدارانی دارد در کنار راسیونالیسم، تجربهگرایی پوزیتیویستی، مدارا، منبع ارزش بودن انسان و طبیعیگری از دیگر مبانی و ارکان اومانیسم هستند که همه نیاز به نقد تحلیلی دقیق دارند.
در پایان نیز به این نکته تأکید کردند: تفکراتی که از قرون 18 و 19 به ما رسیده، در همان غرب نیز با کاستیهای زیادی روبرو شده است" و ابراز امیدواری کردند در فرصت دیگری در زمینه اصول و پایههای اومانیسم به تفصیل سخن گفته شود.
این نشست پس از پرسش و پاسخ حاضرین ساعت 18 به پایان رسید.
برای شنیدن فایل صوتی این نشست اینجا را کلیک کنید.