شرح خبر
 
تاریخ
1393/1/30
عنوان دیگر ترک عادت موجب مرض نیست!
متن

خبرگزاری ایسنا: تا کنون شنیده‌اید که می‌گویند: "ترک عادت موجب مرض است"!اصلا با این گفته موافق هستید یا خیر؟ چند بار از کلمه "عادت" در محاورات روزانه استفاده می‌کنید؟ مثلا می‌گویید: عادت دارم با زنگ موبایل از خواب بیدار شوم. عادت دارم چای را با پولکی بخورم. عادت دارم شب‌ها زود بخوابم. عادت دارم هر روز کتاب بخوانم. عادت دارم با وضو بروم بیرون. عادت دارم هر روز بروم حمام و هزاران عادت دیگر.


عادات همیشه آن‌قدر خوب و قابل قبول نیستند؛ مثلا عادت‌هایی هستند به نام اعتیاد به مواد مخدر، سیگار، پرخوری و حتی در بعضی موارد این عادات به رفتار نیز سرایت می‌کند و موجب عادت‌هایی نظیر دروغ گویی، شکاکی، فحاشی، دزدی، تلکه کردن و....می‌شوند.


پس انجام عادات بر خلاف ضرب المثل معروف که می‌گوید " ترک عادت موجب مرض است" همواره امر مثبتی تلقی نمی‌شوند و لزوم ترک مطلق آنها نیز وجود دارد.

  

حال این‌که چگونه عادات بد خود را ترک کنیم و یا حتی برای جلوگیری از یکنواختی زندگی، عادات خوب خود را با سایر عادات خوب دیگر جایگزین کنیم، امری است که روانشناسان آن را کاملا وابسته به خود شخص دانسته و داشتن اعتماد به نفس را مستلزم به کمال رساندن آن عنوان کرده‌اند.


چالز داهیگ، نویسنده کتاب "The Power of Habit" _ قدرت عادات_ و برنده جایزه پولیتزر، تنها راه تغییر عادت را درک کامل عادت اولیه می‌داند؛ چرا که بسیاری از وجود عادت خود با خبر نیستند و در حقیقت نام آن را "عادت" نمی‌گذارند، بلکه به گونه‌ای آن را جزیی از قاعده زندگی تصور می‌کنند.


داهیگ راه عوض کردن عادت را بازسازی جنبه‌های منفی عادت قبلی و تغییر آن در جهت مثبت می‌داند. به نظر این نویسنده لزوم ترک عادت، ترک تکرر وقوع آن به مرور است، چرا که انجام عادت در مغز انسان نهادینه شده و به اصطلاح "جا خشک کرده" است. پس نمی‌توان با فعالیتی ضربتی، عادت را ترک کرد. به نظر او علاوه بر قطع تکرار عادت می‌توان راه دیگری را نیز در پی گرفت؛ با یادگرفتن عادات جدید نیز می‌توان عادت‌های قبلی را تغییر داد.


دکتر Philip Calvin McGraw روانشناس مشهور آمریکایی که برنده جوایز متعددی در زمینه نوشتن مقالات روانپزشکی و بنیانگذار موسسه Phil است، در مقاله‌ای تحت عنوان "Bad Habit and Your World" کنار گذاشتن عادات بد را گام مهمی در آغاز تازه‌ای برای تغییر سبک زندگی در جهت مثبت تلقی کرده است.


وی چهار راه را برای تغییر سبک زندگی به شیوه موثر و کنار گذاشتن عادات بد معرفی کرده است:


*عادات و سبک بد زندگی خود را تعریف کنید و متعهد به تغییر دادن آن شوید: تنها زمانی می‌توانید چیزی را تغییر دهید که برای انجام دادن آن با خود قرار گذاشته باشید و تعریف شفافی از برنامه‌های خود داشته باشید.


*خودتان مانع بروز عاداتتان شوید و در آن اختلال ایجاد کنید: محیط و یا هر آنچه را که باعث بروز عادت می‌شوند، تغییر دهید؛ مثلا اگر هنگام تنهایی به دیدن فیلم‌های مستهجن عادت دارید، از خانه و به قصد پیاده روی بیرون بروید یا مثلا اگر هنگام مشاهده تلویزیون عادت به جویدن ناخن دارید، سعی کنید دست‌های خود را مشغول انجام کاری دیگری نظیر پازل حل کردن، بافتن و ...بکنید و حتی اگر عادت دارید که صبح‌ها دیر از خواب برخیزید، کار مهمی را از شب قبل نیمه تمام بگذارید و تصمیم بگیرید که آن را صبح زود و در ساعت معینی انجام دهید و در قبال انجام ندادن آن نیز برای خود تنبیه قرار دهید.


*عادات بد را با عادات متضاد جایگزین کنید: اگر قدرت ترک عادت ندارید، باید جایگزینی برای آن پیدا کنید و مهم‌تر از آن برای ترک عادت خود، هدفی غایی و موفقیت آمیزی را مشخص کنید.


*به خودتان جایزه دهید: خود را در جهت ترک عادت، تشویق کنید و در نهایت جایزه خوبی به خود دهید!


دکتر Philip، وقوع عادات بد را اغلب مستلزم وجود شرایط خاص عنوان کرده است. برای مثال؛ ممکن است شما در خانه خوش خوراک باشید و غذاهای سالم مصرف کنید، اما در رستوران سفارش غذاهای ناسالم را دهید.


ممکن است هنگام جمع شدن با دوستان به مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار روی بیاورید.


ممکن است زمانی که پشت میزتان نشسته‌اید شروع به جویدن ناخن‌هایتان کنید.


این‌که چرا این عادات اتفاق می‌افتد، به علت سیستماتیک بودن رفتارهای انسان ذکر شده است. یعنی حتی طی بروز عادات خوب مغز همان منوالی را طی می‌کند که هنگام بروز عادات بد طی می‌کند. پس شناخت و علت بروز آنها باید به عوان مهم‌ترین جنیه ترک عادت در نظر گرفته شود.


پس از درک علت و زمینه بروز عادت، دیگر نوبت "عمل" می‌شود و حال این شمایید که باید با داشتن اعتماد به نفس و قصد کامل در حل ترک عادت دست به کار شوید و خود را از همان لحظه اول "موفق شده" در نظر بگیرید. کاملا در نظر داشته باشید که هیچ گاه برای ترک عادت دیر نیست و به قولی ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازه است.


خب حال که ما ایرانیان نیز بنا بر رسم "خانه تکانی" و نو شدن سال، چند هفته‌ای است تمام دکوراسیون، ماشین، خانه، لباس و همه متعلقات‌مان را "نو" کرده‌ایم، بد نیست که سری هم به اخلاق و عادات کهنه‌مان بزنیم و آنها را نیز گردگیری حسابی کرده و خودمان و زندگی‌مان را آماده خو گرفتن به عادات جدید و شایسته کنیم.


حال برای شیرینی درک ترک عادت نیز حکایتی از گنجینه ادب پارسی عنوان می‌کنیم:


روزی روزگاری مردی از بازار عطرفروشان می‌گذشت، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد. مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی می‌گفت، همه برای درمان او تلاش می‌کردند. یکی نبض می‌گرفت، یکی شانه‌هایش را می‌مالید، یکی کاه گِلِ تر جلوی بینی او ‌می‌گرفت، یکی لباس او را در می‌آورد. دیگری گلاب بر صورت او می‌پاشید، یکی عود و عنبر می‌سوزاند. تا حالش بهتر شود اما این درمان‌ها هیچ سودی نداشت. مردم همچنان جمع بودند. هر کسی چیزی می‌گفت. یکی دهانش را بو می‌کرد تا ببیند آیا او شراب خورده یا چیزی کشیده است. حال مرد بدتر و بدتر ‌شد تا ظهر او بیهوش افتاده بود. همه درمانده بودند. تا این‌که خانواده‌اش باخبر شدند، آن مرد برادر دانایی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است.


برادر پیش خود گفت: من درد و داستان او ‌دانم، او دباغی بیش نیست و کارش پاک کردن پوست حیوانات از کثافات و به بوی بد عادت کرده است. لایه‌های مغزش پر از بوی سرگین است. پس کمی سرگین اسبی برداشت و در آستینش پنهان کرد و با عجله به بازار آمد. مردم را کنار زد و کنار برادرش نشست، سرش را کنار گوش او آورد به گونه‌ای که می‌خواهد رازی با برادرش بگوید و با زیرکی طوری که مردم نبینند آن سرگین بد بوی را جلوی بینی برادر گرفت زیرا داروی مغز او همین بود. چند لحظه گذشت و دباغ به هوش آمد. مردم تعجب کردند و گفتند: این مرد جادوگر است، در گوش این مریض افسونی خواند و او را درمان کرد!


پس ترک عادت به یک روز و دو روز نبوده و نخواهد بود و گرچه ممکن است "عادت داشتن به عادت" ضرری را متحمل شما نکند اما روزی بیخ گلویتان را نظیر این دباغ سفت خواهد گرفت!





منبع : http://ravanpezshk.akairan.com/khanevadeh/zendegi/201441994921.html

منبع