شرح خبر
 
تاریخ
1396/4/25
عنوان گزارش برگزاری نشست علمی ـ ترویجی مهمان های ناخوانده در کتابخانهء عمومی حسینیهء ارشاد
متن
قصه مهمان های ناخوانده در فهرست میراث ناملموس ثبت شد. به همین منظور روز یکشنبه 18 تیرماه مصادف با روز ملی ادبیات کودک، نشست علمی ـ ترویجی قصه ی مهمان های ناخوانده توسط ایکوم (شورای بین المللی موزه ها)، کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی از ساعت 9:30 صبح با تلاوت آیاتی از قرآن کریم، پخش سرود ملی و کلیپ فعالیت های کتابخانهء حسینیهء ارشاد در سال 1395 آغاز شد. سی دی مهمان¬های ناخوانده که شامل کتاب گویای مهمان های ناخوانده، نسخه دیجیتال آن و معرفی خدمات کتابخانه به حاضران اهدا شد و سخنرانان به شرح ذیل سخنرانی خود را ایراد کردند.
خانم دکتر مهرناز خراسانچی، مدیر مؤسسه و کتابخانهء عمومی حسینیهء ارشاد.





موضوع: "کتابخانهء عمومی حسینیهء ارشاد، خانهء مادربزرگی برای همه"
ایشان قصه "کتابخانهء عمومی حسینیهء ارشاد، خانهء مادربزرگی برای همه" را در قالب قصهء مهمان¬های ناخوانده تعریف کردند. در این قصه، کتابخانه، خانه مادربزرگ و اعضای کودک و نوجوان، مهمانان بودند که روند ارائه خدمات برای کودکان و نوجوانان و نیز کودکان با نیاز های ویژه (نابینایان، ناشنوایان، کم توانان ذهنی، جسمی و حرکتی) از آغاز تأسیس تاکنون بود. ایشان از سرکار خانم مینو رجبی¬نیا خواستند این قصه را با زبان اشاره برای حاضران بازگو کند. خانم رجبی نیا 12 سال با کتابخانه همراهی دارند و مسئول بخش ناشنوایان نیز هستند. خلاصه قصه به این شرح بود:
کتابخانه حسينيه ارشاد در سال 1359 کار خود را آغاز کرد. در سال 1365 بخش کودک و نوجوان کتابخانه راه‌اندازي شد.
خدمات بخش کودکان و نوجوانان از سال 1365: آموزش کتابدار دانش آموز ـ قصه گویی با کتاب پارچه ای ـ 1884 عضو و 500 عضو فعال ـ بازی و سرگرمی برای همه ـ ارائه خدمات پژوهشی به دانش آموزان ـ بازدیدهای دانش آموزی ـ کارگروه مشورتی اعضای نوجوان کتابخانه.
خدمات بخش نابینایان از سال 1372: 3 مدرسه تحت پوشش ـ امانت کتاب ـ 650 عضو و 200 عضو فعال ـ ارائه خدمات کشوری ـ تولید منابع گویا و بریل
خدمات بخش ناشنوایان از سال 1385: 5 مدرسه تحت پوشش ـ امانت کتاب ـ ساده سازی منابع ـ قصه گویی ـ 600 عضو و 220 عضو فعال.
خدمات کتابخانه سیار بچه های کم توان ذهنی و جسمی از سال 1390: 4 مدرسه تحت پوشش ـ امانت کتاب ـ 500 عضو و 120 عضو فعال ـ قصه گویی ـ ساده سازی منابع ـ تولید منابع همراه.
خدمات کتابخانه سیار برای بچه ها با بیماری های خاص از سال 1396: یک بیمارستان تحت پوشش ـ امانت کتاب ـ عضویت سازمانی ـ قصه گویی ـ تهیه منابع با موضوع¬های مناسب.
کتابخانه حسینیه ارشاد زیر چتر دانایی، در محیطی امن و آرام و همراه، با صلح و دوستی، پذیرای همهء افرادی است که به آن مراجعه می کنند و با راه انداختن کتابخانه دیجیتال در تمام دنیا خدمت می دهد.
**مشروح سخنرانی سرکار خانم دکتر به پیوست است.

خانم لیلا کفاش زاده، مسئول دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. موضوع: "قصه فریده فرجام"
ابتدا درباره خانم فریده فرجام، نویسنده این کتاب توضیحاتی داده و ادامه دادند: قصه مهمان‌های ناخوانده قصه ای قدیمی است که سینه به سینه توسط مادر بزرگ ها یا دایه ها برای کودکان روایت شده است. آقای مهدی صبحی در دهه 30 قصه مهمان های ناخوانده را جمع¬آوری و این قصه برای اولین بار در سال ۱۳۴۵ توسط فریده فرجام باز نویسی و در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان چاپ شد. فریده فرجام این قصه را در دهه بیست و در دوران کودکی خود از دایه اش شنیده بود. فرجام بعد ها که به عنوان کار حرفه ای به دنبال باز نویسی این قصه بود شاهد های مختلف آن را به دست آورد و با یک نگاه پژوهشی قصه را بازنویسی کرد. قصه مهمانهای ناخوانده افزون براینکه یکی از قصه های قدیمی فولکلور محسوب می شود اولین کتاب کودک چاپ کانون نیز هست. قصه مهمان های ناخوانده، قصه ای است مبتنی بر ارتباط انسان و حیوانات و فوایدی که حیوانات برای انسان دارند. دوستی شخصیت های متضاد مثل سگ و گربه در کنار هم مفهوم صلح را از راه قصه گویی به کودکان می آموزد و والدین و حتی مربیان از راه روایت و قصه گویی می توانند مفهوم صلح و دوستی و پذیرش تفاوت ها را به کودکان بیاموزند. یکی دیگر از وِیژگی های این قصه مهمان نوازی مادربزرگ و بخشی از هویت جامعه ایرانی است. مهمان نوازی می تواند به طور مستقل یک اثر ناملموس برای فرهنگ ایرانی محسوب شود. آداب مهمان نوازی و خواباندن مهمان در خانه ای که برای خود صاحبخانه نیز جای کافی ندارد دقیقا منطبق با فرهنگ مردم ایران است و این قصه به خوبی این ویژگی را ارائه می دهد که همچنان نیز جاری و ساری است. قصه مهمانهای ناخوانده نه تنها بر اصل مهمان پذیری تاکید دارد بلکه مفهوم ناخوانده بودن مهمان را نیز در بر دارد. همچنین تفاهم¬نامه¬ای بین پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري و کتابخانه حسينيه ارشاد امضا شده است و براساس اين تفاهم‌نامه به زودي بروشور موزه‌ها براي کودکان و نوجوانان نابينا، در قالب صوتي و بريل منتشر خواهد شد.


خانم دکتر نوش آفرین انصاری، استاد کتابداری، عضو هیئت مدیره و دبیر شورای کتاب کودک. موضوع: "قصه مهمان های ناخوانده در گذر زمان"
براي اولين بار حدود ۷۰ سال پيش با قصه «مهمان‌هاي ناخوانده» آشنا شدم. پرده اول: استکهلم (سوئد)؛ مادرم بارها اين قصه را براي من تعريف کرده بود. پرده دوم: خیابان جمهوری، روبروی مسجد سجاد، کوچه انصاری ، از خاله گوهر در خانه پدربزرگ در تهران و در فضايي متفاوت نیز بارها این قصه را شنيدم و پرده سوم: در کابل در خانه‌اي چوبي اين داستان به گوشم خورد. در سال ۱۳۴۵ وقتي کتابدار بودم براي نخستين بار کتاب منتشرشده اين داستان را خواندم.
چاپ نشان ثبت ملي در چاپ‌هاي بعدي کتاب «مهمان‌هاي ناخوانده» بسیار مهم است. تصويرگران مي توانند عمر دوباره‌اي به آثار بدهند. بايد راه را براي تصويرگري هاي جديد اين اثر باز کرد. بايد همه فعاليت‌هاي مربوط به آثار در قالب يک کانال در اختيار جامعه قرار گيرد و انباشت اطلاعات الکترونيک متن و تصوير داستان در سراسر جهان قابل دسترسي باشد.

آقای سيداحمد محيط طباطبايي، مشاور رياست پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري و رئیس کمیته ملی موزه های ایران. موضوع: "مهمان های ناخوانده و مهاجرت" از نظر شوراي بين‌المللي موزه‌ها (ایکوم) و يونسکو یک سری از امور بسیار مهم است مانند: همه فعاليت‌هاي فرهنگي و فکري انسان وقتي منجر به همزيستي و همراهي بين انسان‌ها و در نتيجه صلح و درک متقابل بین آنها می شود.
محورهاي انتخابي يونسکو، ايکوم و ساير نهادهاي بين‌المللي در دو دهه اخير نشان می دهد که خشونت و ناهماهنگي بين گروه‌هاي فرهنگي و قومي افزايش پيدا کرده و حفاظت از محيط زيست يا صلح و همزيستي انسان‌ها به خطر افتاده است.
داستان «مهمان‌هاي ناخوانده» يک افسانه قديمي است که از نسل‌هاي مختلف سينه به سينه روايت شده و به زمان ما رسيده است. قصه گفتن نخستين محور تجمع يک خانواده و گروه اجتماعي و فرهنگي بوده و قصه‌گو، فردي است که ارتباط گذشته و حال براي آينده مشترک را فراهم مي‌کند. قصه «مهمان‌هاي ناخوانده» داراي ويژگي‌هاي لازم براي ثبت جهاني است. اين داستان نگاهي جهاني دارد و در رفع يکي از بزرگترين معضلات بشر امروز، يعني مهاجرت پاسخ مي‌دهد .در حال حاضر، پناهجويان در کشورهاي مختلف مشکلات بسیاری دارند. داستان «مهمان‌هاي ناخوانده» روايتگر خانه و صاحبخانه‌اي است که درهاي خود را به روي موجوداتي که پناه ندارند باز مي‌کند و اين موجودات زمستان و سختي را کنار هم مي‌گذرانند تا بهار شکوفا را براي خود و ديگران بسازند.
وقتی یک اثر موزه¬ای می¬شود یعنی متعلق به آینده می شود و می تواند تکیه گاه یک قوم باشد. ایشان در پایان از تصویرگری کتاب در دو سطح حرفه‌اي و بچه‌ها خبر داده و افزودند: در اين زمينه علاوه بر برگزاري نمايشگاهي از اين آثار و انتشار کتاب آن، مجموعه صحبت‌هاي اين نشست و ساير فعاليت‌هاي مرتبط با داستان «مهمان‌هاي ناخوانده» به صورت کتاب و سي دي منتشر مي‌شوند.

آقای دکتر اردشیر صادق پور، استاد دانشگاه و پژوهشگر. موضوع: "مهر مادری در فرهنگ ایران" هر جامعه ای اگر بخواهد بالندگی و پیشرفت داشته باشد باید برای گسترش آگاهی زنان، مادران و کودکان سرمایه گذاری کند زیرا آینده از آنِ کودکان است. مهمان کیست؟ کسی است که از بهترین امکانات خانه ما با اشتیاق استفاده می کند. حبیب خداست. حرمتش بر همگان واجب است. او سهم دارد، مانند همسایه که گاه چنان حق و حقوقی دارد که انگار ارث می برد. در قصه مهمان های ناخوانده پیام، پناه جویی است، مهرِ مادری است. مادربزرگ جامعه ایرانی دیری است که از خانه و کاشانه رانده و به خانه سالمندان رفته است. این قصه، مظهر مهر و دوستی، در کنار یکدیگر بودن و نمادی از سرزمین ایران است. مادر، ایران است و همه را در دل خود جای داده است. مهمان، یعنی تحملِ دیگری، حرمتِ دیگری، ایران مهد اقوام است. برای همه جا هست، همه حق حیات دارند. این خانه برای همه است.

نمایشنامه خوانی گروه چراغ، (پریسا شجاعی، ندا روال، آقای کرمی، نرگس تمیزگرا و پرور قوی دل) قصه مهمان های ناخوانده را به صورت نمایشنامه خوانی اجرا کردند. سازمان میراث فرهنگی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کتابخانهء حسینیهء عمومی ارشاد به این گروه هدایایی تقدیم کردند.


آقای محمدعلی شامانی. موضوع:"مهمان های ناخوانده؛ سنت های ایرانی و راز ماندگاری اثر ادبی" وقتی بچه های گروه چراغ، قصه را اجرا کردند، در واقع چراغ را روشن کردند. ما در گذشته مادربزرگی داشتیم و در حیاط خود درختی توتی داشت که عامل وابستگی ما بود و در کنار ایشان بسیار خوش بودیم. وقتی مادربزرگ ها نیستند، خانه ها از نظر  عاطفی سرد می شوند. مادربزرگ ها، خالق قصه ها هستند. قصه ها می تواند به رشد فرهنگ ما کمک کند. خانه مادربزرگ، خانه ای است که مأمن است. یک آغوش گشاده است. مهربانی، نیاز پیوسته همۀ انسانهاست. مادر بزرگ قصه ما، یک جغرافیای بی¬نهایت را تصویر می کند. در خانه او جا برای هیچ کس تنگ نیست. تمام قصه مهمان¬های ناخوانده از جایی شروع می شود که مادربزرگ بدون پیش شرط، در را به رویِ همه باز می کند. مهمان به رویِ باز می رود. رویِ باز پیش شرط است.

خانم پرستو ولدخان، مسئول بخش نابینایان کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد.
موضوع: "فرهنگ مفید بودن در قصه مهمانهای ناخوانده"
در دهه های اخیر شاهد هستیم که پدر و مادرها سعی می کنند که نهایت آرامش و آسایش بچه ها را فراهم کنند. خانواده ها تلاش می کنند بیش از حد توانشان برای آنها انرژی بگذارند. و این کار در مواقعی باعث می شود که بچه ها از درکِ لذتِ مفید بودن، عقب بمانند. حس مفید بودن و عزت نفس از اهمیت بالایی برخوردار است. وقتی بچه ها بزرگ می شوند و وارد مدرسه و جامعه می شوند، در واقع مهاجرت می کنند و در آن زمان است که باید مفید باشند تا بتوانند از ماندگار باشند. مهمان های قصه، نگفتند چون من آشنای کسی هستم و یا چون من این قدر پول دارم، بمانم. آنها برای اینکه خود را در دلِ پیرزن جا کنند، مشخص کردند که در چه کاری مفید هستند. بچه های امروز برای ورود به جامعه، باید آشپز خوبی باشند، باید گوش شنوا داشته باشند و یا باید خوب بنویسند. حتی کودکان با نیازهای ویژه که معلولیت¬های جسمی دارند می توانند موسیقی دان، نویسنده و ... شوند.
خانم نفیسه نفیسی، مدير موسسه رنگين‌کمان سپيد. با موضوع: "متل ترانه ها" مؤسسه رنگین کمان سپید که انجمن دوستدار کودک است در سال 1390 پژوهشي درباره "متل ترانه‌ها" انجام داد. متل ترانه¬ها یا ترانه متل ها، ترانه هایی هستند که روایتی را در خود دارند. متل¬ها شگفتی های زیادی دارند که آنها را از نظر مفهومی به 4 بخش تقسیم کردیم: 1- شناخت اندام های بدن 2- رابطه با طبیعت 3- رابطه با قوانین و نظام¬های حاکم بر جامعه 4- برقراری روابط اجتماعی (احترام گذاشتن به دیگران). ترانه متل می تواند بهترین شیوه برای آموزش مفاهیم اساسی به کودکان باشد. در پایان، ایشان قصه مهمان های ناخوانده را به شیوه ترانه متل اجرا کردند که حس مفید بودن هر یک از حیوانات را نشان می داد.

خانم عاطفه سلیانی، نماينده گروه ترويج شوراي کتاب کودک. موضوع: "خانه مادربزرگ ما" ما هم یک خانه داریم قد یک غربیل و مادربزرگی داشتیم به نام بانو توران میرهادی که رفت. ولی خانه ما هرگز بدون مادربزرگ نمانده و نخواهد بود. این خانه نقلی، مهمان های ناخوانده زیادی داشته و مادربزرگ ها با مهربانی آنها را در کنار خودشان جای دادند. آب و نان ما در این خانه نقلی، واژه ها هستند که در ظرف های جادویی کتابها ریخته شده است. ما، اعضای گروه ترویج خواندن که اعضای مهمان های ناخونده این خانه هستیم، در برابر آب و نانی که این واژه ها و کتاب ها به ما می دهند، وظیفه داریم که سهم کودکان که مادربزرگ آنها را خیلی دوست دارد، از واژه ها و ظرف های جادویی شان به کودکان ایران برسانیم. با هر فرهنگ، زبان، مذهب و از هر قومی، ما باید طعم دلچسب کتابها را به بچه های بچشانیم.  این مادربزرگ، مادر زمین است و مهمان¬های ناخوانده، اقوام مختلف هستند. وقتی قصه مهمان های ناخوانده را برای کودکانِ کار تعریف می کنیم، یکی از واکنش های جالب آنها به "کیه کیه در می زنه" ، آوردن نام کسانی است که آنها منتظرش هستند. قصه‌هاي ديگري نيز وجود دارند که شايسته ثبت ملي هستند و گروه «ترويج خواندن» آمادگي دارد براي کمک به ثبت ملي اين قصه‌ها همکاري لازم را داشته و در صورت نياز با انجام کار ميداني اين راه را هموار کند.
خانم مژگان دلپذیر مربی کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان. "قصه گویی
به ماندگاری این قصه تأکید کردند و قصه مهمان های ناخوانده را برای حضار تعریف کردند.

خانم پوپک عظیم پور، مدرس تئاتر عروسکي و عضو هيات علمي دانشگاه تهران
موضوع: "مقایسه تطبیقی فیلم بانو و قصه مهمانهای ناخوانده"
رسیدن به مقام مادربزرگی و این تاجِ سر، سخت است و روی ماه همه مادربزرگ ها را می بوسم. مقايسه تطبيقي "فيلم بانو" ساخته داريوش مهرجويي و قصه «مهمان‌هاي ناخوانده» برای من جالب بود. داستان فيلم مهرجويي، قصه بانويي است که مي‌توان تفاسير متعددي از آن داشت؛ مي‌تواند ايران باشد که همواره در طول تاريخ مورد هجوم بوده يا پناه‌دهنده‌اي که در اغلب ادبيات جهان و اسطوره‌ها با آن روبه‌رو هستيم که هميشه مکاني دارد و به آن معماري هويت مي‌دهد. در اين فيلم بانويي به نام مريم با خيانت همسر دچار بحران‌هاي روحي و رواني شديدي مي‌شود و افرادي با نقاب‌هايي بر چهره به خانه او راه پيدا مي‌کنند که اموالش را مي‌دزدند، اما بانوي فيلم‌ گويي مانند مادربزرگ قصه مهمان‌هاي ناخوانده هنوز به پختگي نرسيده است. در قصه «مهمان‌هاي ناخوانده» مهمان‌ها وارد خانه مادربزرگ مي‌شوند و درانتها پيرزن از آنها مي‌خواهد هر کدام براي خود اتاقي بسازند و زندگي کنند اما در فيلم بانو افرادي که به خانه بانو وارد مي شوند از او سوءاستفاده مي‌کنند و روحش را مي‌خراشند و گويي او پوست مي‌اندازد تا دوباره به بانويي خود برسد و از سايه‌اش رهايي يابد. در نهایت همسرش پشیمان برگشت و می خواهد او را مداوا کند ولی بانو مداوا شده و به عشق الهی هم رسیده است. او این جملات را همواره تکرار می¬کند: "اگر می خواهی به خودت عشق بورزی، همسایه ات را دوست داشته باش". و "از ظلمت خود رهائیم ده، با نور خود آشنائیم ده."

گروه آوای طبیعت پایدار، موضوع: "قصه مهمان های ناخوانده از نگاه گردشگری"
ريحانه تيزمغز، يکي از اعضاي داوطلب گروه آواي طبيعت پايدار حيوانات قصه «مهمان‌هاي ناخوانده» را به گردشگران مسئول تشبیه کرد. پيرزن برخلاف همه محدوديت‌ها، گرم و صميمي از مهمانان پذيرايي مي‌کند. غزاله جعفري، گفت: باران شديد باعث شد حيوانات به خانه او بيايند و اين امر مي‌تواند مصداق شرايط و الزامات محيطي باشد که منجر به شرايط جديد مي شود. او با اشاره به مهمان‌نوازي به عنوان سمبل گردشگري ايران گفت: بايد به اين مقوله توجه و براي آن برنامه‌ريزي کرد تا به ميراث ملموس و ناملموس ما خدشه‌اي وارد نشود. او افزود: در قصه «مهمان‌ها ناخوانده» هم اگرچه پيرزن بدون شرط و شروط حيوانات را مي پذيرد اما براي ماندن هميشگي آنها شرط مي‌گذارد و از آنها مي‌خواهد مسئولانه به مشارکت بپردازند.

آقای هرش آرمند استاد موسیقی، موضوع: "اجرای موزیکال قصه مهمان های ناخوانده"
ایشان از تجربیات خود در اجرای قصه مهمان های ناخوانده به زبان کردی و تغییر شخصیت مادربزرگ قصه، به پدربزرگ در آن اجرا برای حاضران گفتند. در این قصه، از دیدِ نمایشی، آمدن و رفتنی است، تولد و مرگ و تلاشی که رفتنی صورت نگیرد. تلاشی که حیوانات برای نرفتن می کنند و برای آن، سودمندی خودشان را می¬گویند و کسی نمی¬گوید خدمتِ من بهتر است. ویژگی بعدی، سؤالی ـ جوابی و پرسشی و پاسخی بودن این داستان است که می تواند موسیقی را معنادار کند. ویژگی که در تکرار است ، تکرار به کار رفتن جملات بسیار ساده و تکرار "در زدن"، که در موسیقی از آن می توان استفاده کرد و برای آموزش کودکان بسیار مفید است. کانون گرم خانواده نیز همان تکرار است که در این قصه به کار رفته است و یک نوع تنوع را در موسیقی ایجاد می کند.

آقای مجتبی گهستونی دبیر و سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان.
موضوع: "آداب مهمان نوازی در خوزستان"
از یک خانواده شلوغ می آیم. در یک حیاط بزرگ و حوض مرکزی زندگی کردیم. در خوزستان و ایل بختیاری، آداب مخصوصی برای پذیرایی از مهمان دارند. یکی از آنها مضیف ها هستند. در واقع مضیف در میان مردمان عرب از احترام و جایگاه خاصی برخوردار است به گونه ای که این مکان همانند مکان های مقدس داری آداب خود است. مضیف، سازه ای است که از یک نوع مواد و آن هم نی ساخته می شود
در ورودی مضیف هنگام ساخت باید رو به قبله باشد و ارتفاع در ورودی آن باید ارتفاع کمی داشته باشد و این هم به خاطر اینکه فردی که قصد ورود به مضیف را دارد در برابر کسانی که داخل نشسته اند خود را به نشانه احترام و ادب خم کرده و سپس وارد شود و از اولین شخصی که در کنار ورودی نشسته شروع به سلام و روبوسی می کند و سپس جایی برای نشستن خود تعیین
می کند. پس از نشستن، حاضران شروع به وقت بخیر و خوش آمدگویی به شخص تازه وارد می کنند و پس از آن ساقی مضیف به شخص تازه وارد قهوه تعارف می کند. قهوه خوری در میان مردمان عرب نیز آداب و آیین خاص خود را دارد. قهوه اولین نوشیدنی است است که عرب ها پس از سلام و خوش آمدگویی با آن از میهمانان خود پذیرایی می کنند. قهوه به منظور پذیرایی از همه افراد قوم و میهمانان فقیر و غنی استفاده می شود.در ادامه ایشان، آداب و رسوم مهمان نوازی مردم شوشتر را بیان کرده و تأکید کردند نقوش باستانی به کار رفته در شهر شوش، نشان دهنده کانون گرم خانواده و یادآور مهمان نوازی قوم خوزستانی است.

خانم نسیم قدسی، کارشناس ارشد روانشناسی. موضوع: "بررسی روانشناختی قصه مهمانهای ناخوانده"
ایشان با اشاره به روش درماني تحليلي "يونگ" توضیح دادند: در ابتداي داستان پيرزن تنهاست و گويي در بخش‌هايي از داستان پيرزن به دنبال يک مرد گمشده در وجود خود مي گردد. حيوانات قصه نمادي از بخش‌هاي مختلف پيرزن است و اين بخش‌ها احتمالا رها شده‌اند و بعد پيرزن کم کم پيدايشان مي‌کند و به همين دليل او به راحتي و با آرامش اين حيوانات را در خانه‌اش مي‌پذيرد .حيوانات قصه با هم تضادي ندارند، پيرزن آنها را به راحتي مي‌پذيرد، اين امر نشانه يک خودآگاهي است و نشان مي‌دهد او در ارتباطاتش با افراد مهم زندگي خود تضادي نداشته است. حضور حيوانات مختلف نشان مي دهد که پيرزن مي تواند با بخش هاي مختلف شخصيت خود اعم از خوب و بد آشتي کند؛ همانطور که کلاغ نماد سخن‌چيني است و جوجه نشانه صلح. آنچه در اين داستان اتفاق مي‌افتد در راستاي خودشکوفايي، تعامل و تکامل شخصيت پيرزن است.

قصه گویان موزه عروسک های ملل (خانم ها پریسا به آبادی، سمیرا میهن خواه و شیوا صارمی).  قصه گویی با موضوع: "حیات وحش در خانه مادربزرگ"
این گروه، قصه را به شکلی متفاوت و با استفاده از حیوانات در حال انقراض تعریف کردند. این حیوانات را به حاضران معرفی کردند و درباره آنان توضیح دادند که هر کدام توانایی انجام کار مفیدی را دارند. این گروه پشنهاد دادند می توان این قصه را با استفاده از مشاغل در حال فراموشی و یا حتی آیین های در حال فراموشی بازگویی کرد.

در حاشیه نشست نمایشگاهی با حضور سمن های این حوزه برپا بود. از ساعت 14 تا 16 نیز،
کارگاه های کارت بازی، ساخت عروسک انگشتی، ساخت ماسک، قصه گویی در فضای خانه مادربزرگ و تئاتر عروسکی برای کودکان و نوجوانان برگزار شد.
برای شنیدن فایل صوتی کتاب اینجا کلیک کنید.

منبع