شرح خبر
 
تاریخ
1395/12/11
عنوان گزارش مراسم آیین جانفشانی
متن
پاسداشت فداکاری آتش نشانان شهید حادثۀ پلاسکو




کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد به منظور پاسداشت و تجلیل از مقام شامخ شهدای آتش نشان حادثۀ جانگداز ساختمان پلاسکو، در تاریخ چهارشنبه 11 اسفند 95 از ساعت 10 تا 12 در مراسم "آیین جانفشانی" میزبان جمعی از آتش نشانان گرامی و خانواده‌های شهدای این حادثه بود. در این مراسم حجت الاسلام عبدالرحمان غیاث، مدرس حوزه و دانشگاه، دکتر مهدی زارع، متخصص زلزله شناسی و عضو فرهنگستان علوم، آقای سهراب و آقای ملکی از آتش نشانان حاضر در صحنه دربارۀ ابعاد مختلف حادثۀ پلاسکو سخنرانی کردند. تجلیل از خانواده‌های آتش نشان، اجرای مداحی و نوحه‌خوانی و پخش کلیپ‌ها و تصاویر حادثۀ پلاسکو از دیگر بخش‌های این برنامه بود. نمایشگاهی از 50 اثر برگزیده و عکس‌های شهدای آتش نشان و برخی لوازم و وسائل آسیب دیدۀ ایشان در حادثۀ پلاسکو نیز در محوطۀ داخلی حسینیۀ ارشاد برگزار گردید که مورد استقبال علاقمندان و حضار واقع شد.
مراسم در ساعت 10 صبح با قرائت قرآن و پخش سرود ملی در سالن اصلی حسینیۀ ارشاد آغاز گردید.
در ابتدای برنامه، مجری مراسم آقای کاوه یانقی ضمن سلام و خوش آمدگویی و عرض تسلیت مجدد به مناسبت شهادت آتش نشانان عزیز و همچنین ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) از حجت الاسلام عبد الرحمان غیاث دعوت کردند تا سخنرانی خود را آغاز کنند.
حجت الاسلام غیاث در سخنان خود به اهمیت آموزۀ "ایثار" در دین اسلام، سیرۀ ائمۀ اطهار و معصومین (ع) به ویژه حضرت فاطمه (س) اشاره کردند و حرکت ایثارگرانۀ آتش نشانان عزیز را جلوه ای بارز از انسانیت، نوع دوستی و از خودگذشتگی توصیف کردند.
سپس آقای سهراب از آتش نشانان حاضر در صحنۀ حادثه دربارۀ جایگاه حساس شغل آتش نشانی، معضلات آتش نشانان و برخی مشکلات که در مدیریت حادثۀ پلاسکو به وجود آمده بود صحبت کردند. ایشان گفتند بیشتر مردم با خود فکر می کنند آتش نشانی عجب شغل جالب و بی نظیری است و همه به آتش نشان به چشم یک قهرمان نگاه می کند. بعضی‌ها هم تصور می‌کنند آتش نشان‌ها در ایستگاه‌هایشان دائماً مشغول بازی کردن والیبال و فوتبال هستند و حقوق بالایی هم می گیرند اما اصلاً اینطور نیست. اکثر دوستان من که در این جلسه هم حضور دارند، دچار شکستگی پا، زانو، دست، کمر، گردن و سوختگی‌های متعدد هستند. من خودم وقتی می‌خواستم آتش نشان شوم مادرم راضی نبود و به زور او را راضی کردم. ما آتش نشان‌ها مشکلات متعددی داریم. بعضی وقت‌ها مردم با ما همکاری لازم را ندارند. مثلاً ماشین آتش نشانی می‌خواهد از خیابانی رد شود و برای رانندۀ جلویی بوق و آژیر می زند که کنار برود یا تندتر حرکت کند، اما راننده سرش را از پنجره بیرون می آورد و می گوید: "چیه مگه داری سر می بری!" او اصلاً متوجه نیست که در همین لحظه یک یا چند هموطن دچار خسارت مالی و جانی شده‌اند و دارد در آتش می سوزند. بعضی وقت‌ها هم که می‌خواهیم از یک خیابان باریک با ماشین آتش نشانی عبور کنیم شاهدیم که مغازه دار و فروشنده‌ای با کندی و از سر حوصله و فرصت مشغول چیدن نوشابه و لبنیات و غیره در ماشین یا تخلیۀ آنها است. آتش نشانان هر چه خواهش و تمنا می کنند و آژیر می زنند او اعتنا نمی کند و نهایتاً همکاران بنده مجبور می شوند خودشان پیاده شوند و وسایل او را جا به جا کنند که راه باز شود و بتوانند خود را به محل حادثه برسانند یا اینکه هنگام عبور ماشین آتش نشانی از برخی مناطق و خیابان‌ها، بچه‌ها دور و بر ماشین را می گیرند و می‌گویند عمو آتش نشان بیا با ما عکس بگیر! و ما مجبوریم آهسته حرکت کنیم تا بچه‌ها زیر ماشین نروند و آسیب نبینند. برخی از مردم و دوستان و آشنایان ما نیز توجّه ندارند که آتش نشان همیشه با آژیر و زنگ خطر بالای سرش زندگی می کند و این زنگ و آژیر همیشه در گوش اوست. او به این زنگ حسّاس است. ممکن است زنگ مدرسه یا دزدگیر ماشین یا چیزهای دیگر هم او را وادار به عکس العمل کند و از جای خود حرکت کند و نیم خیز شود. این مسئله نباید مورد تمسخر اطرافیان آتش نشان قرار گیرد چرا که آنها از بار روانی و فشار روحی او خبر ندارند. این فشار روحی و روانی به نوعی دیگر خانواده‌های آتش نشانان را نیز درگیر خود می کند. آتش نشان همان کسی است که با وجود اینکه بارها نسبت به افزایش ایمنی اینگونه ساختمان‌ها هشدار می دهد و متأسفانه توجّهی هم به حرفش نمی کنند، اما اگر اتفاقی برای آن ساختمان و ساکنان آن بیفتد اولین کسی است که در صحنه حاضر شده و کمک رسانی می‌کند. آتش نشان همیشه بین عقل و دلش گیر می‌کند و بر سر دو راهی قرار می‌گیرد. عقلش به او می گوید اگر دیدی کسی در حال سوختن است و احتمال می‌دهی سقف ساختمان ریزش کند تو نباید جانت را به خطر بیندازی و ریسک بکنی. اما دلش به او می‌گوید برو و تلاشت را انجام بده، شاید بتوانی او را نجات دهی. آتش نشانی، کار دل است و کار بسیار سختی است و از هر کسی بر نمی آید. من امیدوارم در آینده اینگونه حوادث تکرار نشود. (ایشان در پایان صحبت‌های خود منقلب شدند و گریستند و حاضران را متأثر کردند)
در ادامه آقای ملکی از فرماندهان آتش نشانی یاد و نام 16 آتش نشان شهید را گرامی داشتند و گفتند ما در یک روز 16 برادر را یکجا از دست دادیم. کسانی که آنها را بیشتر از خانوادۀ خود و هر روز می دیدیم. اینها مثل خانوادۀ ما بودند. من می دانم که 3 نفر از آنها اصلاً قرار نبود بیایند و نوبت و شیفتشان نبود و کسی هم آنها را بازخواست نمی کرد. اما با دلسوزی و جانفشانی در محل حادثه حضور پیدا کردند و به شهادت رسیدند. (ایشان نیز ضمن عذرخواهی از حاضران و شرکت کنندگان در مراسم به شدت گریستند و صحبت های خود را کوتاه کرده و به پایان رساندند)
سپس دکتر مهدی زارع، متخصص زلزله شناسی و عضو فرهنگستان علوم دربارۀ ابعاد فنی و همچنین عاطفی و روانی حادثۀ جانخراش پلاسکو صحبت کردند. ایشان معتقد بودند نمی توان عملیات حادثۀ پلاسکو را یک "عملیات شکست خورده" نام گذاشت. چرا که دوستان و عزیزان آتش نشان جانفشانی کردند و هر چه در توان داشتند انجام دادند اما ابعاد فاجعه به قدری بزرگ و غافلگیرکننده بود که شرایط سخت و دشواری برای آتش نشانان عزیز، مدیران مسئول و مردم ایجاد کرد و ما امیدواریم با درایت و مدیریت مسئولان ذیربط و ایمن سازی مناسب ساختمان‌های فرسوده و ناایمن در سطح تهران و دیگر شهرها در آینده شاهد چنین حوادث ناگواری نباشیم. ایشان اشاره کردند که در هفته‌های گذشته سه نشست علمی با حضور استادان متخصص جامعه شناسی، روانشناسی و رسانه دربارۀ بررسی ابعاد فنی، روانی و اجتماعی حادثۀ پلاسکو و نیز میزان تاب آوری کشور در برابر حوادثی از این دست برگزار شده است.
در ادامه یکی از مداحان اهل بیت به ذکر مصیبت و نوحه‌خوانی پرداختند. در پایان مراسم نیز از خانواده‌های شهدای آتش نشان و جمعی از آتش نشانان غیور و شجاع میهنمان با تقدیم لوح سپاس و هدیه تقدیر و تشکر شد. در فواصل برنامه همچنین کلیپ هایی با موضوع حادثه پلاسکو پخش شد.
مراسم در ساعت 12/30 به طور رسمی پایان یافت و حضار و میهمانان گرامی به بازدید از نمایشگاه حادثۀ پلاسکو و عکسها و وسائل آتش نشانان شهید در حیاط محوطۀ داخلی حسینیۀ ارشاد پرداختند.

منبع